ارزش انفاق از دیدگاه قرآن و روایات
خداوند در کنار نماز به انفاق توجه میدهد تا ارزش و اهمیت
آن را تبیین کند. اما سوال این است که بهترین مصارفی که برای انفاقات مالی
است، کدام است؟ بهترینهای مالی خودمان را در کجاها و برای چه کسانی صرف
کنیم؟ نویسنده با مراجعه به آموزههای قرآنی به این پرسش پاسخ داده است.
چیستی انفاق
انفاق از ریشه نفق در لغت به معنای اخراج مال از ملک (مجمعالبیان، ج 2-1،
ص121) و در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، اعطای چیزی از مال و غیر مال و از واجب و
غیرواجب است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه نفق) در
قرآن این مفهوم افزون بر واژه «انفاق»، با واژههای دیگری چو «اعطی»،
«ایتاء حق»، «ایتاء مال» و «صدقات» بیان شده است.
متن دومین نامه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) خطاب به جوانان غرب
بسماللهالرّحمنالرّحیم
به عموم جوانان در کشورهای غربی
حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّفبار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینهای برای چارهاندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، بهخودیخود برای همنوعان اندوهبار است. منظرهی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانوادهاش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بیجان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پردهی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهرهای برده باشد، از دیدن این صحنهها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یکونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایهی ساختن فردایی بهتر و ایمنتر نشود، فقط به خاطرههایی تلخ و بیثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راههایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهههایی شوید که غرب را به نقطهی کنونی رسانده است.
ادامه مطلب ...
همسر خوب می خواهی، بسم الله
در حدیثی آمده است که «من اکثر الاستغفار»، کسی که زیاد استغفار کند، 4 چیز به دست میآورد: «جعل الله له من کل همٍ و غمٍ فرجا» اگر غم و غصه دارد، غم و غصه اش بیرون می آید. آدم گاهی اوقات بی خودی غم و غصهاش میشود، در آن لحظه تسبیح را بردارید ، استغفار کنید. قطعاً حالتان خوب می شود. نقش استغفار در دور شدن بلا از انسان دوم: «من کل خوفٍ امنا» گاهی اخبار ناخوشایند را میدهند. اگر
استغفار کنی، هیچ خبری نمیشود، یه نفر دشمن داری، تهدید کرده که امشب
ترورت میکنم، استغفار کنی، او را یکی دیگر ترور میکند و راحت میشوی، اگر
استغفار کردهای از کسی نترس و فقط از خدا بترس. سوم: «من کل ضیقٍ مخرجا» صاحبخانه تو را جواب کرده؟ سفته هایت عقب افتاده؟ گرفتاری؟ اگر استغفار کنی همه اینها درست می شود. مهمترین عامل نجات از مشکلات و سختى ها و بهترین سبب زدودن غم
و اندوه در کلمات نورانى پیامبر و اهل بیت پاکش (علیهم السلام) استغفار و
عذرخواهى از خداى مهربان، معرفى شده است. رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) در سخن زیبایى مى فرمایند: هر کس غم و غصه اش زیاد است، باید زیاد استغفار کند. (کافى، ج 5، ص 316) و نیز در عبارت دیگرى میدان تأثیر استغفار را گسترده تر معرفى کرده و فرموده اند: بر تو باد به استغفار و عذر خواهى از خداوند که استغفار نجات دهنده (انسان از مشکلات و سختى ها) است. (همان)
آداب معاشرت درقران (1)
آیة الله محمد تقى مصباح یزدى
بحث درباره آداب معاشرت است. در این باره در قرآن کریم مسائلى مطرح شده که بعضى از آنها عمومیت دارد و بعضى درباره رسول اکرمصلى الله علیه وآله وسلم است که شاید با بیانى که عرض مىکنیم کمابیش قابل توسعه باشد.
1- آداب عمومى
آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مىکنیم: در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه 27 شروع مىشود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آوردهاید، به خانههایى که خانههاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید. و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مىدهید داناست.»
ادامه مطلب ...آداب معاشرت در قرآن (2)
آیة الله محمد تقى مصباح یزدى
1 - 4 - آداب نشستن
دیگر از آداب معاشرت که در قرآن کریم مورد تاکید واقع شده این
است که در مجالس طورى بنشینند که اگر تازه واردى، آمد جاى نشستنش باشد.
معمولا مجالس ظرفیت محدودى دارد و اگر همه افراد بخواهند آزاد و
راحتبنشینند ممکن است جا براى دیگران تنگ بشود از این رو دستور داده شده
که در مجالس وقتى به شما گفته مىشود که جا باز کنید تنگتر بنشینید و جا به
دیگران بدهید که خدا هم به شما وسعتبدهد. در آیه 11 سوره مجادله
مىفرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا قیل لکم تفسحوا فى المجالس فافسحوا
یفسح الله لکم» درباره شان نزول این آیه گفتهاند: کسانى که خدمت
پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم شرفیاب مىشدند دور پیغمبر تنگاتنگ حلقه
مىزدند و کسانى که بعد مىآمدند دیگر جا براى ایشان نبود این است که در
این آیه اشاره مىفرماید طورى نباشد که اگر کسى کارى دارد یا مىخواهد سخنى
از پیغمبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم بشنود جا براى او نباشد.
بعد
اضافه مىفرماید: «و اذا قیل انشزوا فانشزوا» بعضى از مفسران گفتهاند که
منظور این است که اگر شخص محترمى وارد شد و به شما گفته شد بلند شوید و جاى
خود را به او بدهید این کار را انجام بدهید و در ذیل آیه دارد: «یرفع الله
الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات» این ذیل مىتواند مؤیدى براى
این تفسیر باشد که در بین شما کسانى هستند که مزایایى دارند و احترامشان
براى شما لازم است از جمله مؤمنین خالص و علماى ربانى که نزد خدا محترمند و
خدا آنها را بلند مرتبه قرار مىدهد. «اذا قیل انشزوا» یعنى هنگامى که به
شما گفتند برخیزید تا شخص محترمى بنشیند، برخیزید و به او جا بدهید و
بىاحترامى نکنید زیرا اشخاص متقى و عالم، نزد خداى متعال مقامى بلند
دارند.
ادامه مطلب ...
درآمدی بر شناخت ابعاد تهاجم فرهنگی و نحوه ی مقابله با آن-مقالات اجتماعی
چکیده
مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی
بشر در طول تاریخ را فرهنگ مینامند. تبادل فرهنگی ملتها نیز که در طول
تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازهماندن معارف و حیات فرهنگی بشر
امری ضروری است و جامعه ی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش میبرد.
اما آنچه امروزه مشکلساز شده "تهاجم فرهنگی" یا غلبه ی یک فرهنگ بر سایر
فرهنگ هاست که نمونهی بارز آن روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر
فرهنگها ـ به ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یکصد سال اخیر است. تفاوت عمده ی
تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی در این است که در تهاجم برای فرهنگ مورد هجوم
امکان انتخاب وجود ندارد.
جلوههای تهاجم فرهنگی را میتوان به دو
دستهی بیرونی، همچون: تلاش برای دینزدایی، ایجاد روحیه ی خودباختگی
فرهنگی، ترویج افکار و اندیشه های غربی و ... و درونی، همچون: عقب ماندگی
علمی و صنعتی، فقر اقتصادی، غفلت کارگزاران فرهنگی و ... تقسیم کرد. در
این مقاله ضمن بررسی جلوههای فوق، راهکارهایی برای مبارزه و مقابله با
تهاجم فرهنگی ارائه شده است.
تهاجم فرهنگی و راههای مقابله با آن
اشاره:
اگر به تقابل استکبار جهانی در سه دهه گذشته نظر بیفکنیم در می یابیم که در دهه اول تقابل در حوزه نظامی است و سراسر این دهه جنگ، کودتا و ترور می باشد. اما از ابتدای دهه دوم، بحث فراگیر عمومی در جامعه ایرانی مسئله «تهاجم فرهنگی» بود.
تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، هجوم فرهنگی و... مفاهیمی است که بر سر زبان ها افتاد و گسترش یافت. مقام معظم رهبری از همان اولین سالهای پایان دفاع مقدس، دست دشمنان را خوانده و خبر از تهاجم و شبیخون فرهنگی آنان دادند. چنانچه در یکی از سخنرانی ها می فرمایند: «دشمن از راه اشاعة فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشاء – سعی می کند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می کند یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتل عام و غارت فرهنگی است».[1]
استکبار در دهه سوم در راستای هجمه فرهنگی به فکر مهار انقلاب اسلامی در سطح جهان افتاد لذا پرونده ایران به شورای امنیت رفت و تحریم ها تشدید شد و حمله به افغانستان، عراق و حزب الله به قصد مهار انقلاب اسلامی ایران آغاز گشت ولی در این امر(مهار بین المللی)نیز شکست خوردند.
اکنون درآغاز دهه چهارم به دنبال مهار انقلاب از درون توسط سربازان فرهنگی خویش می باشند و در این امر تمام جریان های داخلی و خارجی هماهنگ عمل می کنند. چنانچه در جریان انتخابات 22 خرداد 88 این امر نمود یافت. البته باید دانست که بحث تهاجم فرهنگی تازگی ندارد و بررسی تاریخ جریان سلطه در قرون گذشته نیز نشان می دهد که یکی از ابزارهای اصلی دشمنان برای غلبه بر جوامع اسلامی استحاله فرهنگی است و نمونه بارز آن استحاله فرهنگی مسلمین در مسئله اندلس است.
حال آنچه ضرورت دارد این است که اساساً «جنگ و غارت فرهنگی» چیست؟ و ابعاد و ابزار و روشهای آن کدام است؟ در این نوشتار به تبیین موضوع فوق می پردازیم تا با منطق تهاجم فرهنگی آشنا شویم و بتوانیم با بصیرت کافی به دفاع از کیان و هویت فرهنگی خویش بپردازیم. به آن امید که مورد رضای حق واقع شود.
ادامه مطلب ...توجه ویژه داشتن، به ارزش و مقام پدر و مادر و احترام به آنها ، محترم دانستن حق دیگران و ترس از ظلم به طرق مختلف به مردم ، شکرگزار بودن در مقابل پروردگار و صدها مورد دیگر از مواردی هستند که با دیدن خلاف این ها، آهی بلند را از ما بلند می کند و با گفتن جمله ی "یاد قدیم ها بخیر" افسوسمان را دو چندان می کند.
در روایتی پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله، به مواردی که در بالا به عنوان مثال اشاره شد ، متذکر شده اند و در این رابطه فرموده اند:
کیفر سه گناه به قیامت نمی ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می شود.)
1 - عاق پدر و مادر 2 - ظلم و تجاوز به مردم 3 - ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی. (بحار الانوار، ج 74، ص 74)
در ادامه در باب این موضوع با ما همراه باشید ... ادامه مطلب ...
زنان و عاشورا
بی تردید یکی از گروه های نقش آفرین در نهضت عاشورا، زنان بودند. اگر اسلام با قیام امام حسین علیه السلام زنده است، سهم بزرگی از آن مربوط به زنانی است که تاریخ، مانند آن را کمتر دیده است.
زنان در کربلا نشان دادند که تکلیف اجتماعی، خاص مردان نیست، بلکه آنان نیز برابر وظیفه شرعی خود باید به جریان های اجتماعی توجه کنند و آنجا که مسئله حمایت از دین و اقامه حق، به میان می آید تنها با قیام آنان میسر می شود، در صحنه حضور یابند.
در این بخش برآنیم تا با معرفی زنان هاشمی و غیرهاشمی در کربلا، علت حضور و نقش آفرینی آنان را در کربلا بیان کنیم. سپس به معرفی شخصیت والای حضرت زینب کبرا علیهاالسلام می پردازیم. پس از بیان اصول مدرسه زینبی، شاخص های خبررسانی آن حضرت را پس از واقعه کربلا بررسی می کنیم و ویژگی های زن عاشورایی و درس هایی را که زن امروز از زن کربلایی می آموزد، می آوریم.
ادامه مطلب ...حجاب گفتاری و رفتاری چیست؟
حجاب
و پوشش زن به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و
تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
در قرآن
مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از
این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:« یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و
نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله
غفورا رحیما» (ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را
بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است)
جلاب به
معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف
از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
در سوره
نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)درباره سنت های غلط ازدواج
آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی
مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش
قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و
مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر
رسمی دربارهی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از
تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از
رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید،
مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهى نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به
نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض
کنید.»
جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنتهای غلط که مورد تصریح
رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، میپردازد:
حجت الاسلام محمد رضا مبارکی زاده
وجدان کاری در نهج البلاغه
تعریف وجدان
کلمه وجدان در لغت نامه دهخدا در ردیف کلمات وجد، وجود، اجدان آمده است که به معنای یافتن، مستغنی شدن، دوست داشتن، اندوهگین شدن، شیفتگی، آشفتگی، ذوق و شوق، شور، حالت، خوشحالی و فرح، توانایی و قدرت است و در بین این کلمات وجد ارتباط نزدیکی با وجدان دارد.
در اصطلاح در تعریف وجد آمده است آنچه بر قلب بدون تصنع و تکلیف وارد شود وجد نامیده میشود و گویند وجد برق هایی است که میدرخشد و سپس به زودی خاموش میگردد.
محمدبن محمود آملی میگوید: وجد واردی است که از حق سبحانه و تعالی برون آید و باطن را از هیبت خود بگرداند بواسطه احداث وصفی همچون حزن یا فرح.
در عرف بعضی، وجدان عبارت است از نفس و نیروها یا قوای باطنه وجدان در مقابل فقدان است که دلالت بر حضور کیفیت حالتی میکند.
برخی دانشمندان گفتهاند: وجدان نیروی فطری است وجدان به دو دسته تقسیم میشود:
1- وجدان توحیدی
2- وجدان اخلاقی
تعریف وجدان به دو قسمت تقسیم میشود:
1- تعریف عمومی
2- تعریف خصوصی
تعریف عمومی: تعاریفی هستند که جنبه کلی و عمومی داشته و نمود مشخصی را بیان نمیکند هر پدیدهای که در درون ما استقرا پیدا میکند ما با آن حقیقت وجدان داریم یعنی آن را دریافتهایم خواه این حقیقت به صورت واحدهای مفرد یا بصورت قضایای مرکب و خواه مورد آگاهی روشن یا تاریک یا نیمه روشن قرار بگیرد، وجدانیات نامیده میشود.
در تعریفات عمومی وجدان قضایایی مطرح هستند که ما واقعیت آنها را در درون انسانی مشاهده میکنیم. وجدان از نظر اخلاقی عبارت از آگاهی به بعضی از شئون «شخصیت» وجدان به معنای فلسفی دریافت درونیست و همچنین شخصیت را میتوان به دو قسمت اساسی تقسیم کرد:
یکی شخصیت خارجی این قسم عبارتست از انعکاس وضع روانی یک فرد در اجتماع مثلاً میگوییم شخصیت فلان فرد چنین است .
دوم شخصیت واقعی فرد: شخصیت واقعی هر فرد عبارتست از آنکه انسان در سازمان روانی خود به توسط غرایز یا امور اکتسابی ایجاد نموده است.
وجدان در نهج البلاغه:
در نهج البلاغه دارندگان وجدان همان کسانیاند که از نعمت قلب سلیم برخوردارند چه وجدان یک امر قلبی است رابطه وثیقی با قلب و اوصاف آن دارد.
سخن بر سر این نیست که برخی از مردم از نعمت قلب (دل) محرومند ، بلکه هدف آن است که بعضی از مردم از داشتن وصف سلامتی قلب محرومند.
لذا امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید: «فطوبی الذی قلب سلیم اطاع الله من یهدیه و تجنب من یهدیه ؛ زهی سعادت آن که به یمن داشتن قلبی سالم هر آن کس را که از داشتن چنین قلبی متنعم است یقیناً آن را در تمام امور حاکم بر خدا خواهد کرد و هرگز بر فرمان او سرپیچی نخواهد نمود.»
آن حضرت بیبهره گان از قلب سلیم را مایه بی اعتمادی امرای عادل میداند و بدین سبب آنها را مورد عتاب قرار میدهد. این گونه اشخاص در نظر آن حضرت توانایی حفظ بیت المال را هم دارند و سپردن امور مسلمین بدانها باعث تخریب امور میشود و چون چنین شرایطی برای آدمی بوجود آید به طور قطع خدا نیز در نظرش کم اهمیت جلوه میکند و نهایتاً امور مسلمین آنچنان آشفته میشود که به تعبیر امیر علیهالسلام در تاریکی بر آنها شامل و چراغ هدایت خاموش میگردد .
آن
حضرت در نامهای به ابن عباس مینویسد، نسبت به وقوع چنین حالتی برای ایشان احساس
خطر میکند و او را از عروض چنین وضعی بازمیدارد : «اما بعد، بیتردید من تو را در
امانت خویش شریک کردم و همراز محرم اسرار خود قرارت دادم؛ به گونهای که هیچ یک از
یارانم را در مواسات و یاری متقابل و ادای امانت و تعهد بدان مطمئنتر از تو نمیشناختم.
اما تو، همین که دیدی روزگار بر عموزادهات، پارسی کرد، دشمن به اوج خشونت رسید،
امانت مسلمانان را شکوه و ارجی نماند... چهره دیگر کردی و همراه و هماهنگ با یاران
نیمه راه، بی تفاوتها و خیانتکاران، به کنارهگیری و بی تفاوتی گراییدی و خیانت
کردی بی کمترین همراهی با عموزادهات، کوششی در ادای امانت و انجام دادن مسئولیت
خویش؛ گویی از همان ابتدا نیز مبارزه و جهادت برای خدا، و بر مبنای برهانی روشن از
پروردگارت نبوده است. پس این وجدان است که در نتیجه داشتن قلب سلیم بر آدمی در
تمام لحظات حاکم است و او را از ارتکاب به امور ناشایست بویژه از دستبرد زدن به
بیت المال مسلمین
بازمی دارد.»
کار در نهج البلاغه:
در ارزش کار و کوشش هیچ تردیدی نیست که اسلام آدمیان را به آن دعوت کرده است. احادیث زیادی در ارزش کار و کوشش همین بس که پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم فرمود: «ملعون من اتقی کله علی الناس، نفرین شده است کسی که بار خود را به دوش مردم اندازد.»
در نهج البلاغه نه تنها کار در مورد دنیا مورد تأکید قرار گرفته بلکه تا آدمی دست به کار نزند قطعاً در آخرت نیز سودی نخواهد برد. لذا امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید: «العمل المعل، ثم النهایه و الاستقامه، الاستقامه ثم الصبر الصبر، عمل، عمل؛ پس از آن هدف،نیز استقامت، استقامت، سپس صبر، صبر»
در جای دیگر فرمود: «فبادرو المعاد و سابقوا الاجال فان الناس یوشک ان ینقطع بهم الامل و برهفهم الاجل و ید عنهم باب القومه ؛پس بسوی معاد بشتابید و بر اجل های خود پیشی بگیرید، چرا که به زودی رشته آرزوی مردمان بگسلد، مرگشان دریابد و در توبه به روشان بسته شود.»
با توجه به این بیانات میتوان نتیجه گرفت که تا آدمی در زندگیش جدیت بخرج ندهد، در امر آخرت نیز تساهل و کوتاهی خواهد نمود، چه آدمی همچنانکه به زندگی خود اهمیت ندهد و کار مردم را آنچنان که باید و شاید به انجام نرساند در امری که به زعم مردم هنوز واقع نشده، تسامح و تنبلیاش زیادتر خواهد شد که! «من قصر فی العمل ابتلی ابالهم، هر آن که اندک بکوشد به افسردگی دچار آید.»
از دیدگاه علی علیهالسلام ارج و منزلت آدمیان به میزان کارشان مشخص میشود و بدون درنظر گرفتن این ارتباط و نسبت عدالتی تحقق پیدا نمیکند. علی علیهالسلام در نامه به یکی از والیانش مینویسد: «رنج تلاش هرکسی را عادلانه ارج بنه و به دیگری نسبت مده و در شناخت و بها دادن بدان کوتاهی مکن. هرگز مباد که شرافت و شخصیت کسی وادارت کند که کار و رنج کوچکش را بزرگ بشماری یا کار بزرگ و تلاش گمنامی را کوچک بینی.»
بنابراین در دیدگاه اسلام ملاک اصلی کار انسانهاست و حسب و نسب آنها در ارزش کرده آنها هیچگونه تأثیری نباید داشته باشد، بلکه تنها چیزی که ملاک و معیار برتری افراد است در درجه اول تقوی و در ثانی کار و عمل و رنج دست آنهاست.
لذا از نظر امیرالمومنین علیهالسلام یکی از مهم ترین ویژگی های انسان مؤمن پرکاری است آن حضرت در توضیح این مطلب میفرماید:«این حقیقت را مسلم بدانید که مؤمن هر بام تا شام به خویشتن خود با بدبینی مینگرد و همواره فزوهتر میطلبد، پس شما نیز چونان پیشتازان و رهروان گذشته باشید، که با دنیا چونان مسافری خیمه به دوش برخورد میکردند و بدین سال منزل به منزل پس پشتش میافکندند، بی آنکه به منازل بین راه وابستگی بیایند.»
و نیز در اوصاف متقین میفرماید:«به هیچ وجه از کارهای اندک خویش خشنود نمیشوند، کار بسیار خویش را نیز زیاد نمیشمارند. بدین سان همواره نسبت به نفس خویش بدبین و از کارنامه خود نگراناند.»
پس انسان مؤمن نه تنها اهل شعار نیست بلکه کار زیاد خود را کم میبیند و از کار زیاد خود راضی نیست. در حالیکه خیل زیادی از آدمیان که ادعای اسلام هم دارند شعار و حرف و حتی عملشان از عمل و کارشان کمتر است و این مشی علی علیهالسلام نیست بلکه آنحضرت معتقدند عمل باید بیش از سخن و شعار و حتی علم باشد و تا زمانی که بین علم و کار تقارن پدید نیاید مطلوب نخواهد بود.
در این باب فرمود: «العلم مقرون بالعمل فهن علم عمل، و العلم یهتف بالعمل، فان اجابه و الا ارتحل عنه، دانش را با کردار پیوندی تنگاتنگ است؛ پس هر آنکه چیزی آموخت باید به کارش گیرد؛ چه دانش، کردار را فرا میخواند و اگر پاسخی نیابد میکوچد.»
وجدان و کار؛ وجدان کاری:
پیش از این یادآور شدیم که اگر آدمی از داشتن قلب سلیم بی بهره باشد به طور قطع چنین انسانی از وجدان نیز بیبهره است. پس برای بدست آوردن وجدان لازم است قلب را سالم و صحیح نگه داشت والا تلاش بیهوده خواهد شد.
اما آنچه در اینجا مهم است اینکه چه ارتباطی بین وجدان و کار وجود دارد و منظور از وجدان کاری چیست؟
در دیدگاه اسلام خداوند ناظر همیشگی و تمام اعمال آدمیان است. حالا اگر انسان بتواند حضور خدا را درک و وجدان کند، قطعاً چنین شخصی احتیاج زیادی به پاسبان های بشری نخواهد داشت. اما باید توجه داشت که چنین نگرش ما را از پروردن آدمیان حتی آنهایی که حضور خدا را درک نمیکنند بازدارد لذا این نظریه مبنا را کار و وجدان قرار میدهد و تمام آدمیان را مورد خطاب قرار میدهد.
پس باید آدمیان را با وجدان آشنا کرد تا در جاهایی که ناظران بشری وجود ندارد ناظر درونی او را بپاید. ناگفته پیداست که اگر انسانی کار خود را با راهنمایی وجدان انجام ندهد قطعاً ناظران بشری هم به طور کامل توانایی واداشتن چنین شخصی به کار را نخواهد داشت.
پس بین وجدان و کار ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و اگر در جامعهای آدمیان این ارتباط را مدنظر قرار ندهند، قطعاً کارها بصورت ناقص انجام خواهد پذیرفت اگر بگوییم که در شرایطی ممکن است هیچ کاری هم انجام نپذیرد.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان از وجدان کاری تعریفی را ارائه کرد:«وجدان کاری نوع نگرش است که آدمی با عنایت به وجدان، کار خود را به انجام میرساند و نهایت تلاش خود را به کار میگیرد تا کار را به صورت تمام و کمال انجام دهد و پیش از آنکه دیگران از نقصان کار او ناراحت شوند او خود دیگر است و نسبت به تکمیل آن باز تلاش نهایی خود را بکار میگیرد.»
پس انسانی که دارای وجدان کار است اولاًبرای قانون احترام قائل است و آن را در مقام عمل به طور صددرصد اجرا میکند حتی اگر در صورت عدم انجام مجازاتی مواخذاتی در کار نباشد. چنین انسانی به هبچ وجه به تساهل و تسامح تن نمیدهد و درصدد توجیه آنها برنمیآید.
منابع:
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه
نقل از: tebyan-tehran.ir
بیانات کمتر خوانده شده رهبر انقلاب در دیدار با مداحان/ انتقاد از لختشدن و بالا و پایین پریدن در سینهزنیها
اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او بهخاطر شهادت است، عظمت او بهخاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او بهخاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همهی خواستهها، از همهی مطلوبها، تبدیل کنیم به یک نقطهی سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و
لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اللّهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها عدد
ما احاط به علمک.
حرفهی مدّاحی حرفهی بسیار باشرافتی است؛ چرا؟ چون در طول تاریخ کسانی بودند که
ستمگران را، ظالمان را، زورگویان را مدح میگفتند و مدح میکردند؛ امروز هم هستند.
امروز هم در دنیا کسانی هستند که زبان میگشایند به مدح پلیدترین انسانهای عالم، یا
قلمهایشان را با مزد ــ با مزدی کثیف و پلید ــ در این راه بهکار میاندازند؛ شما
بهعکس، زبانتان، نفَستان، حنجرهتان، قدرت هنریتان در خدمت مدح فضیلت است.
خاندان پیغمبر خاندان فضیلتند؛ سرتاپا فضیلت. مادح خورشید مدّاح خود است؛ شما در
واقع با مدح فضیلت خاندان پیغمبر، مدح خودتان را هم میکنید و در واقع شرافت این
شغل را نشان میدهید. من چند سال قبل از این، در همین مجلس مربوط به فاطمهی زهرا
(سلامالله علیها) این شعر را از مرحوم صغیر اصفهانی خواندم:
ادامه مطلب ...
گناهان کبیره
گناه چیست؟
«گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده ، با ایجاد نوعی “ تاریکی" معنوی در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که "نور" آسمانها و زمین است، دور مىسازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مىگردد.
تعیین این که چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است.
اقسام گناه:
عالمان اسلامی گناهان را بر دو گونه
تقسیم نموده اند: گناهان کبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (کوچک)..
این تقسیم بندى از قرآن و روایات
سرچشمه گرفته است ؛ در قرآن چنین مى خوانیم: اگر از گناهان کبیره اى که از آن نهى
شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد
مى سازیم . (نساء، 31) 1
و در جاى
دیگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال ) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى بینى که از
آنچه در آن است ، ترسان و هراسناکند، و مى گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است
که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست ، مگر اینکه آن را شماره کرده است ؟ (کهف، 49) 2
و درباره ى بهشتیان مى خوانیم: مواهب
آخرت ، جاودانه است براى آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند.
(شوری، 38) 3
ادامه مطلب ...
چشم چرانی،آثاروراهکار درمان
چشم چرانی متاسفانه یکی از بیماری ها و عادت های ناپسندی است که برخی از افراد جامعه به دلایل مختلف بدان دچار می شوند. به منظور مبارزه با این عادت ناپسند, اولا لازم است نسبت به مفهوم, آثار و عواقب و زمینه های بروز آن آگاهی بدست آورد و سپس از راهکارهای عملی برای کنترل آن سود جست. در نوشته زیر تقریبا تمامی آنچه شما در زمینه کنترل چشم و درمان چشم چرانی بدان نیاز دارید, آمده است که امید واریم مفید باشد.
معنای چشم چرانی:
چشم چرانی در مقابل غض بصر و چشم پوشی, به معنای نگاه خیره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگیزه لذت طلبی جنسی انجام می شود. ما در روابط اجتماعی خود با دیگران چه جنس مخالف یا موافق به طور طبیعی با آنها ارتباط حضوری و کلامی داریم و به آنها نگاه می کنیم, نگاهی که به هیچ وجه در آن بحث تحریک شهوت و لذت جنسی مطرح نیست, این نگاه ها داخل در مقوله چشم چرانی نیستند, ولی نگاه های ادامه داری که با انگیزه لذت جنسی انجام می شود و به تحریک شدن غریزه و میل جنسی می انجامد, تحت عنوان چشم چرانی تعریف می شود
ادامه مطلب ...