زنان و عاشورا
بی تردید یکی از گروه های نقش آفرین در نهضت عاشورا، زنان بودند. اگر اسلام با قیام امام حسین علیه السلام زنده است، سهم بزرگی از آن مربوط به زنانی است که تاریخ، مانند آن را کمتر دیده است.
زنان در کربلا نشان دادند که تکلیف اجتماعی، خاص مردان نیست، بلکه آنان نیز برابر وظیفه شرعی خود باید به جریان های اجتماعی توجه کنند و آنجا که مسئله حمایت از دین و اقامه حق، به میان می آید تنها با قیام آنان میسر می شود، در صحنه حضور یابند.
در این بخش برآنیم تا با معرفی زنان هاشمی و غیرهاشمی در کربلا، علت حضور و نقش آفرینی آنان را در کربلا بیان کنیم. سپس به معرفی شخصیت والای حضرت زینب کبرا علیهاالسلام می پردازیم. پس از بیان اصول مدرسه زینبی، شاخص های خبررسانی آن حضرت را پس از واقعه کربلا بررسی می کنیم و ویژگی های زن عاشورایی و درس هایی را که زن امروز از زن کربلایی می آموزد، می آوریم.
ادامه مطلب ...مقالات عاشورایی- امروز محرم است و فردا عاشورا
ما از محرم و
عاشورا چه مى دانیم و چه چیزى را به خاطر مى آوریم.
آیا ما از
واقعه ى عاشورا چیزى جز طبق هاى زرین نورانى و سیار خیابانى و پرچم و علم، و گاهى
نوحه سرایى و طبل و دهل و کرنا تا نیمه هاى شب در خیابانها و معابر عمومى ادامه
دارد چیز دیگرى را به خاطر مى آوریم.
آیا شایسته
است که فرزند على (ع) را که سالها بخاطر افکار و اندیشه هایش زجر و شکنجه و تبعید،
و بى احترامى و توهین، اسارت و شهادت را تحمل نمود، اینگونه بشناسیم.
آیا این نوع
شناخت ما از این شخصیت بى نظیر تاریخ، که دنیاى اسارت و دورویى و نیرنگ و تملق و
جاه طلبى
را با اسارت
زینب (س) و زینبها و شهادت عزیزترین یارانش به دنیاى آزادى و آزادمردى بدل نمود و
معلم آزادى و عدالت و ابراز عقیده گردید، توهین و ناسپاسى نیست.
چرا عاشورا را
با افکار و اندیشه هاى واقعى حسین (ع) و زینب (س) و على (ع) نشناسیم و عرضه
ننماییم.
چرا نمى
خواهیم سنتهاى عرفى غلط و تعصباتى را که هر روز و هر سال ما را بسوى تجمل پرستى و
ظاهر گرایى سوق مى دهد و افکار و اندیشه هاى نوین قیام عاشورا به زیر خروارها
خاکستر مدفون مى کند، کنار بگذاریم تا واقعیت قیام عاشورا محقق و نمایان گردد.
چرا از صاحب
نظران تاریخ و تمدن و فرهنگ خلاق و عبرت آموز و عشق برانگیز این واقعه در این
راستا تا کنون مدد نجسته ایم.
چرا از صاحبان
علم و اندیشه و افکار تاریخى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى و متخصصین در فرهنگ و
تاریخچه ى این قیام عظیم و جاودانه بهره نمى بریم و از آنها در این مجالس استفاده
نمى کنیم و فقط به طبل و دُهُل و بوق و کرنا اکتفا نموده ایم. که این خود به
تنهایى پاسخگوى نیازهاى واقعى نسل جوان ما، در شناخت آن فرهنگ اصیل نخواهد بود.
گرچه اینها شاید لازم باشد، امّا هرگز کافى نیست.
آیا تا کنون
به این اندیشیده ایم که پیشواى عدالتخواه جهان و فرزندانش بیشترین درد و اندوه و
شکنجه ها را از دست کسانى مى کشید که جاى مهر بر پیشانیشان و سجاده بر زانوهایشان
حک شده بود. مگر همانها نبودند که حکومت را از على خلع کردند و ۲۵سال سکوت را بر او تحمیل
نمودند، مگر آنها نبودند که تا قرآن را بر سر نیزه دیدند، جنگ با معاویه را جنگ با
خدا تلقى کردند، مگر آنها که نامه نوشتند و حسین (ع) را دعوت کردند انیس و
مونسشان، تسبیح و ذکر و مسجد و محراب نبود، پس چرا پشت به وعده هاى خویش کردند و
جوانمردان تاریخ بشریت را با نامردان روزگار نامرد تنها گذاشتند. آیا چیزى غیر از
این بود که بعضى به خاطر مصلحت اندیشى، و بیم از دست دادن مقام و موقعیت خویش کنار
کشیدند، و برخى نیز بدلیل ناآگاهى از افکار و اندیشه هاى حسین (ع) او را تنها
گذاشتند. گروهى نیز که او را سدّ راه خویش در دست یابى به پست و مقام قدرت مى
دیدند، مهر سکوت بر چشم و گوش و لبهاى خویش کوفتند تا نه ببینند و نه بشنوند و نه
زبان به سخن یارى کنند، چرا که نخواستند به این بیاندیشند که مقامها رفتنى هستند.
پس بیاییم
بجاى اینکه فقط بر سر و سینه بکوبیم، افکار و اندیشه هاى این مردان بزرگ را نیز
آگاهانه تر و عمیق تر بشناسیم. بیایید از تاریخ، عبرت بگیریم چه بسا که جامعه ما
نیز از این طبع و خوى خصلت به دور نمانده و نخواهد ماند.
تلاطم نظام هستی در شهادت امام حسین علیهالسلام
پیش درآمد
حادثه عاشورا را با توجه به ماهیت و اهداف و پیامدهایش، میتوان
عظیمترین واقعه در نظام هستی برآورد کرد، این بدان روست که قهرمان و شخصیت
حادثه، شخصیتی همچون حسین بن علی علیهالسلام ؛ برترین هدف آن، حفظ اصالت
برترین ادیان، و مهمترین پیامد آن بقای اسلام است. چنین حادثهای با این
ویژگیها از عصر آدم علیهالسلام تا بعثت حضرت خاتم صلیاللهعلیهوآله
سابقه نداشته است؛ اسلام که با بعثت نبی گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله
در عرصه هستی رخ نمود، در بقایش ریزهخوار خوان قیام حسینی است.
برای
بررسی ابعاد عظمت این قیام، مسیرهای متفاوتی را میتوان پیمود. اما آنچه
اکنون در صدد آنیم، نگاهی است به گزارشهای مربوط به گریه نظام هستی بر
شهادت اباعبدالله الحسین علیهالسلام ، به ویژه گریه آسمان. این گزارشها،
گوشهای از گزارشهایی هستند که بر مجموعهای از تحوّلات و رخدادهای عجیب
پس از شهادت امام حسین علیهالسلام دلالت دارند.
این روایات را هم در
منابع روایی و تاریخی شیعه و هم اهل سنّت میتوان یافت. تعدادی از این
خوارق عادات و امور شگفت توسط برخی از امامان شیعه علیهمالسلام ، همچون
امیرالمؤمنین علیهالسلام ، امام حسن مجتبی علیهالسلام ، امام سجّاد
علیهالسلام ، امام باقر علیهالسلام ، امام صادق علیهالسلام ، امام رضا
علیهالسلام ، امام جواد علیهالسلام و امام عصر علیهالسلام نقل شده، و
تعدادی نیز از سوی برخی از اصحاب آنان همچون ابوذر، میثم تمّار، ابن عباس و
ام سلمه گزارش شدهاند.
محّرم آمد بیا ای دل دوباره تا خیمه آقا
خبر کن ای دل همین امشب، تمام غمهای عالم را
که غرق خون در افق دیدم، هلال ماه محرم را
سلام ای هلال مه نو رسیده، که غرق غباری و رنگت پریده
مگر تو عزادار ماه تمامی؟ که در خون نشستی و قدت خمیده
آمد، ماه آه و اشک و ماتم / دل را، میسپارم دست این غم
باران، میبارد از دیده هر دم
(مظلوم جانم حسین یا ثارلله)
محرم آمد بیا ای دل، دوباره تا خیمه آقا
صدای هل من معین او، دوباره پیچیده در صحرا
ببند ای دل احرام خون در مُحرّم، که شاید شوی مَحرم راز این غم
پی تشنگی باش و سعی صفا کن، که جوشد دمادم ز هر دیده زمزم
گِرد، این خیمه ها میگردم باز / آقا، دل گشته با داغت دمساز
گاهی، نگاهی هم بر ما انداز
(مولا جانم حسین یابن الزهرا)
دوباره ای دل حکایت کن، ز داغ بی دردی کوفه
حکایت غربت مردی، اسیر نامردی کوفه
می آید صدایش ز دارالاماره، لبش خشک و خونین دلش پاره پاره:
میا کوفه کوفه وفایی ندارد، شده فصل نامردمی ها دوباره
اینان،حرمت مهمان ندارند/ ترسم،چون من تنهایت بگذارند
تشنه، به تیغ و دشنه سپارند
(مولا جانم حسین یابن الزهرا)
شاعر: محمد مهدی سیار
هیئت زوّارالحسین(ع) ، فرا رسیدن ایام محرّم وسوگواری سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را به عموم شیعیان تسلیت عرض نموده واز تمام عزاداران آن حضرت التماس دعا دارد.
همزمان با عید سعید غدیر وهمگام با مردم سراسر ایران ،هیئت فاطمیون وهیئت زوارالحسین (ع) مراسم سالروز عید غدیر را با سخنرانی استاد گلیان ومداحی برداران ابوذر نظری و مجتبی کاشانی برگزار نمودند.
این مراسم که در محل حسینیه شهید دولت آبادی برگزار گردید با سخنرانی استاد گلیان درباب فضائل اخلاقی امیرالمومنین حضرت علی (ع) ویاران باوفایش ولزوم پایبندی به ولایت در عصر حاضر آغاز گردید وبا مداحی برادران ابوذر نظری ومجتبی کاشانی ادامه یافت.
برروی سنگ مزار شهید محمد رضا علی
گلیان شعری نوشته :دلم خواهد شهیدی سرخ و گلکون .....شهید شاهدی بریان
بمیرم . دوستش می گوید 4 روز بعد از شهادتش وقتی خواستیم پیکر پاک شهید را
به عقب بر گردانیم پیکرش سوخته و بریان شده بود و این نشان دهنده آن بود
که ایشان میخواست با اخلاص در درگاه خدا حاضر شود و با تمام وجود. گوشه ای ازفضائل وخصوصیات اخلاقی ومعرفتی شهید محمد رضا گلیان درجبهه خصایصی که اینجا از شهید والامقام بازگو میشود به نقل از
همرزم شهید محمد رضا علی گلیان، برادر جانباز بیژن قمری فرزند مهندس شهید
قمری میباشد. برادر جانباز قمری که یکی از رزمندگان دفاع مقدس و هم رزم
شهید علی گلیان است برای برادر شهید اینگونه تعریف می کرد: محمد رضا در
منطقه جنگی قبل از عملیات در اردوگاه دز کنار سد دز اندیمشک بسیار به بسیجی
ها کمک میکرد گاهی پوتین های آنها را واکس می زد .ایشان موقع سفره انداختن
و غذا پخش کردن بیشترین کمک را میکرد و موقع خواب هر زمان که مطمئن
میگردید همه همرزمانش خواب هستند از کنار چادر خود دور می شد و در یک مکان
خلوت قبری حفر کرده و ساعت ها در تاریکی شب در قبر تنهای تنها بدون ترس می
خوابید و زمان نزدیکی نماز صبح نماز شب خود و نماز صبح را خوانده و به
چادر اردوگاه برپازمی گشت و اعتقاد داشت خوابیدن در قبر در دل شب دل او را
صیقل داده و با صفا خدا را می پرستد.ایشان به امام خمینی (ره) بی نهایت
علاقمند بود و همیشه آرزوی سلامتی امام را می کرد و برای ایشان دعا می
خواند متخلق به اخلاق الهی بود و هرگز حرف لغو و یا شوخی لغو از او دیده
نشد . در هنگام عملیات وقتی من (قمری) مجروح شدم ، مراکول کرده و
مسافت زیادی به عقب آورد بعد خودش به جلو برای در گیری با عراقی ها رفت و
آنقدر دلاورانه جنگید تا شهید راه حق شد (به آنچه استحقاق و آرزویش را داشت
رسید).او هرگز از هیچ چیز غیر از خدا نمی ترسید حتی صدای صوت خمپاره ها
هم برایش عادی شده بود حدود 4 روز پیکرش بعد از شهادت در منطقه زیر بارش
خمپاره ها ماند و وقتی رفتند ایشان و بقیه شهدا را بیاورند پیکر پاک و
مطهرش کاملا سوخته بود مگر می شود او از خدا خود را سوخته بخواهد و خدا
استجابت نکند. در باب سوختن شهید: بر روی سنگ مزار شهید شعری نوشته به اینصورت: دلم خواهد شهیدی سرخ و گلکون.... شهید شاهدی بریان بمیرم دوستش می گوید 4 روز بعد از شهادتش وقتی خواستیم پیکر پاک
شهید را به عقب بر گردانیم پیکرش سوخته و بریان شده بود و این نشان دهنده
آن بود که ایشان میخواست با اخلاص وبا تمام وجود در درگاه خدا حاضر شود ودر
نهایت به آنچه آر زوی دیرینه اش بود رسید.
واین است تفاوت ما با آنان:
ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم آنان دیدند ما مدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدا را چیدند
شهید علی گلیان متولد 1364 و تاریخ شهادت 24/10/1365 عملیات کربلای 5 شلمچه
مزار شهید بهشت زهرا قطعه 29 ردیف 24 و سنگ شماره 1
روحش شاد
سیره ی عملی حضرت امام حسین (ع)
در
سیره امام حسین(ع) همانند سیره جد بزرگوار و پدرگرامیشان، رسول اکرم(صلی الله) و
حضرت علی (ع) ساده زیستی، قناعت پیشگی و بی توجهی به دنیا و مادیاتش نگریسته می
شود و عدالت گستری و مبارزه با اشرافی گری و فساد سرلوحهی عمل و قیام ایشان بوده
است. به ویژه در مبارزهی حق طلبانه با طاغوت ستمگر یزیدین معاویه، که حادثه ی
عظیم عاشورا و واقعهی کربلا را خلق کرد، بیشترین نمود را میتوان یافت.
علیجانزاده روشن
میان
تمام علوم شناخته شده و اکتشافات بشر، اقتصاد، خود را به عنوان علم پایه و دغدغهی
همیشگی انسان برای تامین نیازهای اولیهاش در زندگی حتی بدون گذران دوره آکادمیک
آن نشان داده و انسان در هر شرایط و موقعیتی که باشد، با این علم برخورد دارد اما
شرایط و موقعیتهای متفاوت منجر به پیدایش نظریات و مکاتبی در علم اقتصاد شد و آنچه
که در جامعهی نا شناخته شده و جاری است ، علم اقتصاد است که دین مبین اسلام منشأ
آن میباشد و به نام اقتصاد اسلامی معروف است.
در
علم اقتصاد اسلامی، علاوه بر آنچه که دین و کلام خدا، قرآن دربارهی اقتصاد به
ارمغان آورده انسانهای والا مقام و معصومی نیز بودهاند که نه تنها از بعد اقتصادی
، بلکه همه ی جوانب زندگی آنها اسوه و نمونه بوده و نه تنها برای مسلمانان، بلکه
برای انسانهای دیگر جوامع نیز اثر گذار بوده است. سیره ای ائمه اطهار (ع) در موضوع
اقتصاد، همواره بهترین الگوسازی بوده و اثر بخشی خود را داشته است.
حجاب گفتاری و رفتاری چیست؟
حجاب
و پوشش زن به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و
تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
در قرآن
مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از
این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:« یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و
نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله
غفورا رحیما» (ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را
بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است)
جلاب به
معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف
از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
در سوره
نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
انتظار در اندیشه امام خمینی(ره)
در قاموس مفاهیمی که بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران تدوین آن را آغاز کرد، واژههایی چون جهاد، شهادت، امر به معروف و نهی از منکر و... که سالها به فراموشی سپرده شده بودند حیات دوباره یافتند، همچنانکه واژه «انتظار» که سالها با سکون و سکوت، تحمل ظلم و دم فرو بستن و در یک کلمه، ماندن و در جا زدن به امید برآمدن دستی از غیب، مرادف شمرده میشد مفهومی دیگر یافت و این بار «انتظار» نه به عنوان عاملی برای خاموش ساختن روح سرکش اجتماع بلکه به عنوان ابزاری برای دگرگون کردن وضع موجود و حرکتبه سوی آینده موعود به کار گرفته شد ادامه مطلب ...
مبارزات فرهنگى امام جواد علیه السلام
امام جواد(ع) در دوره اى امامت خویش را آغاز کرد که به رغم اقتدار شیعیان، عرصه سیاسى و اجتماعى جامعه گرفتار چالشهاى عمیق عقیدتى و درگیرىهاى مختلف شده بود. دوران امامت آن حضرت با خلافت دو نفر از خلفاى ستم پیشه عباسى (مأمون و معتصم) مقارن بود. مأمون به دلیل این که با قتل امام رضا(ع) دچار بدنامى و تزلزل شده بود، صلاح نمىدید که بیش از آن به آزار امام جواد(ع) بپردازد. هم چنین به دلیل قدرت شیعیان در آن روزگار تمام سعى خود را بر آرام نگه داشتن اوضاع مصروف مىداشت، لذا به منظور دستیابى به چنین هدفى ناچار شد آن حضرت را مانند پدرش على بن موسى الرضا(ع) تحمل کند. جواد الائمه (ع) با گذاشتن شروطى مبنى بر دخالت نکردن در امور عملاً ناچار شدن خود را به پذیرش ولایتعهدى به نمایش گذاشت و نقشه خلیفه را که با این هدف در صدد کسب مشروعیت بود، ناکام گذاشت.مسأله مخاطرهآمیزى که در این مقطع حسّاس شیعیان را تهدید مىکرد، قدرت گرفتن و پیشرفت «مذهب معتزله» بود. مکتب اعتزال در آن زمان رواج و رونق بسیارى گرفته بود و حکومت وقت از طرفداران آن بسیار حمایت مىکرد.
ادامه مطلب ...زندگینامه جوادالائمه امام جواد(ع)
حضرت جواد (ع ) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر بود ، و در دوره ای که فرقه های مختلف اسلامی و غیر اسلامی در میدان رشد و نمو یافته بودند و دانشمندان بزرگی در این دوران ، زندگی می کردند و علوم و فنون سایر ملتها پیشرفت نموده و کتابهای زیادی به زبان عربی ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود ، با کمی سن وارد بحثهای علمی گردید و با سرمایه خدایی امامت که از سرچشمه ولایت مطلقه و الهام ربانی مایه گرفته بود ، احکام اسلامی را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعلیم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری پاسخ گفت
امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع )
در سال 195هجری در مدینه ولادت یافت .
نام
نامی اش محمد معروف به جواد و تقی است .
القاب
دیگری مانند : رضی و متقی نیز داشته ، ولی تقی از همه معروفتر می باشد . مادر
گرامی اش سبیکه یا خیزران است که این دو نام در تاریخ زندگی آن حضرت ثبت است .
ادامه مطلب ...
فرمان هشت مادهای مقام معظم رهبری(مدظله العالی)درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی
حضرت آیهالله خامنهای رهبر معظم
انقلاب به رؤسای قوای سه گانه فرمان مهمی در خصوص مبارزه همه جانبه و سازمان یافته
با مفاسد مالی و اقتصادی صادر کردند.
متن فرمان
مقام معظم رهبری به رؤسای قوای سه گانه بدین شرح است:
بسم الله
الرحمن الرحیم
حضرات
آقایان رؤسای محترم قوای سه گانه دامت تاییدائهم
تشکیل ستاد
مبارزه با مفاسد اقتصادی طرح مبارزه با فساد که دو قوه ی مجریه و قضاییه بدان همت
گماشته اند عزم جدی مسئولان را به اقدام در این امر اساسی و حیاتی نوید می دهد .
حکومتی که مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را
کم کردن فاصله ی طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند و این جهادی از
سر اخلاص و همتی سست ناپذیر می طلبد
. جمهوری
اسلامی که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامی هدفی ندارد نباید در این
راه دچار غفلت شود . رفتار قاطع و منصفانه ی علوی را باید در مد نظر داشته باشد و
به کمک الهی و حمایت مردمی که عدالت و انصاف را قدر می دانند تکیه کند
ادامه مطلب ...
زندگینامه حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی)، رهبر معظم انقلاب اسلامی
رهبر انقلاب اسلامی ایران
۱.
خاندان
۲.
شخصیت علمی و فرهنگی
۱.۲. تحصیل و تدریس
۲.۲. آثار
۳.
حیات سیاسی و
اجتماعی
۱.۳. دوران مبارزات پیش از انقلاب
۲.۳. دههی اول انقلاب اسلامی: بهمن ۱۳۵۷ - خرداد ۱۳۶۸
۱.۲.۳. فعالیتهای سیاسی
۲.۲.۳. فعالیتهای ارشادی و تبیینی
۳.۲.۳. ترور نافرجام توسط منافقین
۳.۳. دوران ریاست جمهوری
۱.۳.۳. فعالیتهای سیاسی و فرهنگی در دوران ریاست جمهوری
۴.۳. دوران رهبری
منابع و مآخذ
خامنهای،
سیدعلی (۲۹ فروردین ۱۳۱۸/ ۲۸صفر ۱۳۵۸/ ۱۹
آوریل ۱۹۳۹)، فرزند سیدجواد،
دومین رهبر انقلاب اسلامی ایران.
سید
علی حسینی خامنهای فرزند مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنهای،
در فروردینماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومین پسر خانواده
بود و زندگی مرحوم سید جواد خامنهای هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینی،
بسیار ساده: «پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشهگیر [...] زندگی ما بهسختی
میگذشت. من یادم هست شبهایی اتفاق میافتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با
زحمت برای ما شام تهیه میکرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
محرم و عاشورا در سخنان امام خمینی (ره)
- محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده ، و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است.
- محرم ماهی است که به وسیله سید مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده ، و از توطئه عناصر فاسد و رژیم بنی امیه، که اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند ، رهایی بخشید.
- این خون سید الشهدا است که خونهای همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد .
- ماه محرم برای مذهب تشیّع ماهی است که پیروزی، در متن فداکاری و خون به دست آمده است.
- محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست، که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد، وراه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست. واین خود سرلوحۀ تعلیمات اسلام است برای ملتها تا آخر دهر.
- با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد.ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد.ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم «و داغ باطله » بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد. ماهی که به نسل ها در طول تاریخ ، راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت.ماهی که شکست ابر قدرتها را در مقابل کلمه حق، به ثبت رساند.ماهی که امام مسلمین ، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت.
ادامه مطلب ...
ولایت فقیه در اندیشه روح الله
1 ـ خیال می کنند که اگر حکومت فقیه باشد، حکومت دیکتاتوری است و اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، دیگر هر که می خواهد باشد. اگر شمر هم باشد این آقایان اشکالی به آن ندارند فقط فقیه را بهش اشکال دارند. اشکال هم برای این است که از اسلام می ترسند.(1)
2 ـ اینهایی که می گویند؛ «دیکتاتوری»، اسلام را نمی فهمند چی هست. فقیه اسلام را نمی دانند، خیال می کنند ما هر فقیه، هر فقیه هرچه فاسد باشد، این حکومت، فقیه اگر پایش را این طور بگذارد. اگر یک گناه صغیره هم بکند، از ولایت ساقط است.(2)
3 ـ ما می خواهیم که فقیه باشد که جلوی دیکتاتورها را بگیرد، نگذارد نخست وزیر دیکتاوری کند، نگذارد رئیس مثلاً لشگر دیکتاتوری بکند، ... نه اینکه بخواهیم دیکتاتوری درست کنیم.(3)
ادامه مطلب ...
فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)درباره سنت های غلط ازدواج
آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی
مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش
قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و
مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر
رسمی دربارهی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از
تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از
رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید،
مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهى نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به
نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض
کنید.»
جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنتهای غلط که مورد تصریح
رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، میپردازد:
حجت الاسلام محمد رضا مبارکی زاده
وجدان کاری در نهج البلاغه
تعریف وجدان
کلمه وجدان در لغت نامه دهخدا در ردیف کلمات وجد، وجود، اجدان آمده است که به معنای یافتن، مستغنی شدن، دوست داشتن، اندوهگین شدن، شیفتگی، آشفتگی، ذوق و شوق، شور، حالت، خوشحالی و فرح، توانایی و قدرت است و در بین این کلمات وجد ارتباط نزدیکی با وجدان دارد.
در اصطلاح در تعریف وجد آمده است آنچه بر قلب بدون تصنع و تکلیف وارد شود وجد نامیده میشود و گویند وجد برق هایی است که میدرخشد و سپس به زودی خاموش میگردد.
محمدبن محمود آملی میگوید: وجد واردی است که از حق سبحانه و تعالی برون آید و باطن را از هیبت خود بگرداند بواسطه احداث وصفی همچون حزن یا فرح.
در عرف بعضی، وجدان عبارت است از نفس و نیروها یا قوای باطنه وجدان در مقابل فقدان است که دلالت بر حضور کیفیت حالتی میکند.
برخی دانشمندان گفتهاند: وجدان نیروی فطری است وجدان به دو دسته تقسیم میشود:
1- وجدان توحیدی
2- وجدان اخلاقی
تعریف وجدان به دو قسمت تقسیم میشود:
1- تعریف عمومی
2- تعریف خصوصی
تعریف عمومی: تعاریفی هستند که جنبه کلی و عمومی داشته و نمود مشخصی را بیان نمیکند هر پدیدهای که در درون ما استقرا پیدا میکند ما با آن حقیقت وجدان داریم یعنی آن را دریافتهایم خواه این حقیقت به صورت واحدهای مفرد یا بصورت قضایای مرکب و خواه مورد آگاهی روشن یا تاریک یا نیمه روشن قرار بگیرد، وجدانیات نامیده میشود.
در تعریفات عمومی وجدان قضایایی مطرح هستند که ما واقعیت آنها را در درون انسانی مشاهده میکنیم. وجدان از نظر اخلاقی عبارت از آگاهی به بعضی از شئون «شخصیت» وجدان به معنای فلسفی دریافت درونیست و همچنین شخصیت را میتوان به دو قسمت اساسی تقسیم کرد:
یکی شخصیت خارجی این قسم عبارتست از انعکاس وضع روانی یک فرد در اجتماع مثلاً میگوییم شخصیت فلان فرد چنین است .
دوم شخصیت واقعی فرد: شخصیت واقعی هر فرد عبارتست از آنکه انسان در سازمان روانی خود به توسط غرایز یا امور اکتسابی ایجاد نموده است.
وجدان در نهج البلاغه:
در نهج البلاغه دارندگان وجدان همان کسانیاند که از نعمت قلب سلیم برخوردارند چه وجدان یک امر قلبی است رابطه وثیقی با قلب و اوصاف آن دارد.
سخن بر سر این نیست که برخی از مردم از نعمت قلب (دل) محرومند ، بلکه هدف آن است که بعضی از مردم از داشتن وصف سلامتی قلب محرومند.
لذا امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید: «فطوبی الذی قلب سلیم اطاع الله من یهدیه و تجنب من یهدیه ؛ زهی سعادت آن که به یمن داشتن قلبی سالم هر آن کس را که از داشتن چنین قلبی متنعم است یقیناً آن را در تمام امور حاکم بر خدا خواهد کرد و هرگز بر فرمان او سرپیچی نخواهد نمود.»
آن حضرت بیبهره گان از قلب سلیم را مایه بی اعتمادی امرای عادل میداند و بدین سبب آنها را مورد عتاب قرار میدهد. این گونه اشخاص در نظر آن حضرت توانایی حفظ بیت المال را هم دارند و سپردن امور مسلمین بدانها باعث تخریب امور میشود و چون چنین شرایطی برای آدمی بوجود آید به طور قطع خدا نیز در نظرش کم اهمیت جلوه میکند و نهایتاً امور مسلمین آنچنان آشفته میشود که به تعبیر امیر علیهالسلام در تاریکی بر آنها شامل و چراغ هدایت خاموش میگردد .
آن
حضرت در نامهای به ابن عباس مینویسد، نسبت به وقوع چنین حالتی برای ایشان احساس
خطر میکند و او را از عروض چنین وضعی بازمیدارد : «اما بعد، بیتردید من تو را در
امانت خویش شریک کردم و همراز محرم اسرار خود قرارت دادم؛ به گونهای که هیچ یک از
یارانم را در مواسات و یاری متقابل و ادای امانت و تعهد بدان مطمئنتر از تو نمیشناختم.
اما تو، همین که دیدی روزگار بر عموزادهات، پارسی کرد، دشمن به اوج خشونت رسید،
امانت مسلمانان را شکوه و ارجی نماند... چهره دیگر کردی و همراه و هماهنگ با یاران
نیمه راه، بی تفاوتها و خیانتکاران، به کنارهگیری و بی تفاوتی گراییدی و خیانت
کردی بی کمترین همراهی با عموزادهات، کوششی در ادای امانت و انجام دادن مسئولیت
خویش؛ گویی از همان ابتدا نیز مبارزه و جهادت برای خدا، و بر مبنای برهانی روشن از
پروردگارت نبوده است. پس این وجدان است که در نتیجه داشتن قلب سلیم بر آدمی در
تمام لحظات حاکم است و او را از ارتکاب به امور ناشایست بویژه از دستبرد زدن به
بیت المال مسلمین
بازمی دارد.»
کار در نهج البلاغه:
در ارزش کار و کوشش هیچ تردیدی نیست که اسلام آدمیان را به آن دعوت کرده است. احادیث زیادی در ارزش کار و کوشش همین بس که پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم فرمود: «ملعون من اتقی کله علی الناس، نفرین شده است کسی که بار خود را به دوش مردم اندازد.»
در نهج البلاغه نه تنها کار در مورد دنیا مورد تأکید قرار گرفته بلکه تا آدمی دست به کار نزند قطعاً در آخرت نیز سودی نخواهد برد. لذا امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید: «العمل المعل، ثم النهایه و الاستقامه، الاستقامه ثم الصبر الصبر، عمل، عمل؛ پس از آن هدف،نیز استقامت، استقامت، سپس صبر، صبر»
در جای دیگر فرمود: «فبادرو المعاد و سابقوا الاجال فان الناس یوشک ان ینقطع بهم الامل و برهفهم الاجل و ید عنهم باب القومه ؛پس بسوی معاد بشتابید و بر اجل های خود پیشی بگیرید، چرا که به زودی رشته آرزوی مردمان بگسلد، مرگشان دریابد و در توبه به روشان بسته شود.»
با توجه به این بیانات میتوان نتیجه گرفت که تا آدمی در زندگیش جدیت بخرج ندهد، در امر آخرت نیز تساهل و کوتاهی خواهد نمود، چه آدمی همچنانکه به زندگی خود اهمیت ندهد و کار مردم را آنچنان که باید و شاید به انجام نرساند در امری که به زعم مردم هنوز واقع نشده، تسامح و تنبلیاش زیادتر خواهد شد که! «من قصر فی العمل ابتلی ابالهم، هر آن که اندک بکوشد به افسردگی دچار آید.»
از دیدگاه علی علیهالسلام ارج و منزلت آدمیان به میزان کارشان مشخص میشود و بدون درنظر گرفتن این ارتباط و نسبت عدالتی تحقق پیدا نمیکند. علی علیهالسلام در نامه به یکی از والیانش مینویسد: «رنج تلاش هرکسی را عادلانه ارج بنه و به دیگری نسبت مده و در شناخت و بها دادن بدان کوتاهی مکن. هرگز مباد که شرافت و شخصیت کسی وادارت کند که کار و رنج کوچکش را بزرگ بشماری یا کار بزرگ و تلاش گمنامی را کوچک بینی.»
بنابراین در دیدگاه اسلام ملاک اصلی کار انسانهاست و حسب و نسب آنها در ارزش کرده آنها هیچگونه تأثیری نباید داشته باشد، بلکه تنها چیزی که ملاک و معیار برتری افراد است در درجه اول تقوی و در ثانی کار و عمل و رنج دست آنهاست.
لذا از نظر امیرالمومنین علیهالسلام یکی از مهم ترین ویژگی های انسان مؤمن پرکاری است آن حضرت در توضیح این مطلب میفرماید:«این حقیقت را مسلم بدانید که مؤمن هر بام تا شام به خویشتن خود با بدبینی مینگرد و همواره فزوهتر میطلبد، پس شما نیز چونان پیشتازان و رهروان گذشته باشید، که با دنیا چونان مسافری خیمه به دوش برخورد میکردند و بدین سال منزل به منزل پس پشتش میافکندند، بی آنکه به منازل بین راه وابستگی بیایند.»
و نیز در اوصاف متقین میفرماید:«به هیچ وجه از کارهای اندک خویش خشنود نمیشوند، کار بسیار خویش را نیز زیاد نمیشمارند. بدین سان همواره نسبت به نفس خویش بدبین و از کارنامه خود نگراناند.»
پس انسان مؤمن نه تنها اهل شعار نیست بلکه کار زیاد خود را کم میبیند و از کار زیاد خود راضی نیست. در حالیکه خیل زیادی از آدمیان که ادعای اسلام هم دارند شعار و حرف و حتی عملشان از عمل و کارشان کمتر است و این مشی علی علیهالسلام نیست بلکه آنحضرت معتقدند عمل باید بیش از سخن و شعار و حتی علم باشد و تا زمانی که بین علم و کار تقارن پدید نیاید مطلوب نخواهد بود.
در این باب فرمود: «العلم مقرون بالعمل فهن علم عمل، و العلم یهتف بالعمل، فان اجابه و الا ارتحل عنه، دانش را با کردار پیوندی تنگاتنگ است؛ پس هر آنکه چیزی آموخت باید به کارش گیرد؛ چه دانش، کردار را فرا میخواند و اگر پاسخی نیابد میکوچد.»
وجدان و کار؛ وجدان کاری:
پیش از این یادآور شدیم که اگر آدمی از داشتن قلب سلیم بی بهره باشد به طور قطع چنین انسانی از وجدان نیز بیبهره است. پس برای بدست آوردن وجدان لازم است قلب را سالم و صحیح نگه داشت والا تلاش بیهوده خواهد شد.
اما آنچه در اینجا مهم است اینکه چه ارتباطی بین وجدان و کار وجود دارد و منظور از وجدان کاری چیست؟
در دیدگاه اسلام خداوند ناظر همیشگی و تمام اعمال آدمیان است. حالا اگر انسان بتواند حضور خدا را درک و وجدان کند، قطعاً چنین شخصی احتیاج زیادی به پاسبان های بشری نخواهد داشت. اما باید توجه داشت که چنین نگرش ما را از پروردن آدمیان حتی آنهایی که حضور خدا را درک نمیکنند بازدارد لذا این نظریه مبنا را کار و وجدان قرار میدهد و تمام آدمیان را مورد خطاب قرار میدهد.
پس باید آدمیان را با وجدان آشنا کرد تا در جاهایی که ناظران بشری وجود ندارد ناظر درونی او را بپاید. ناگفته پیداست که اگر انسانی کار خود را با راهنمایی وجدان انجام ندهد قطعاً ناظران بشری هم به طور کامل توانایی واداشتن چنین شخصی به کار را نخواهد داشت.
پس بین وجدان و کار ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و اگر در جامعهای آدمیان این ارتباط را مدنظر قرار ندهند، قطعاً کارها بصورت ناقص انجام خواهد پذیرفت اگر بگوییم که در شرایطی ممکن است هیچ کاری هم انجام نپذیرد.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان از وجدان کاری تعریفی را ارائه کرد:«وجدان کاری نوع نگرش است که آدمی با عنایت به وجدان، کار خود را به انجام میرساند و نهایت تلاش خود را به کار میگیرد تا کار را به صورت تمام و کمال انجام دهد و پیش از آنکه دیگران از نقصان کار او ناراحت شوند او خود دیگر است و نسبت به تکمیل آن باز تلاش نهایی خود را بکار میگیرد.»
پس انسانی که دارای وجدان کار است اولاًبرای قانون احترام قائل است و آن را در مقام عمل به طور صددرصد اجرا میکند حتی اگر در صورت عدم انجام مجازاتی مواخذاتی در کار نباشد. چنین انسانی به هبچ وجه به تساهل و تسامح تن نمیدهد و درصدد توجیه آنها برنمیآید.
منابع:
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه
نقل از: tebyan-tehran.ir