سیره ی عملی حضرت امام حسین (ع)
در
سیره امام حسین(ع) همانند سیره جد بزرگوار و پدرگرامیشان، رسول اکرم(صلی الله) و
حضرت علی (ع) ساده زیستی، قناعت پیشگی و بی توجهی به دنیا و مادیاتش نگریسته می
شود و عدالت گستری و مبارزه با اشرافی گری و فساد سرلوحهی عمل و قیام ایشان بوده
است. به ویژه در مبارزهی حق طلبانه با طاغوت ستمگر یزیدین معاویه، که حادثه ی
عظیم عاشورا و واقعهی کربلا را خلق کرد، بیشترین نمود را میتوان یافت.
علیجانزاده روشن
میان
تمام علوم شناخته شده و اکتشافات بشر، اقتصاد، خود را به عنوان علم پایه و دغدغهی
همیشگی انسان برای تامین نیازهای اولیهاش در زندگی حتی بدون گذران دوره آکادمیک
آن نشان داده و انسان در هر شرایط و موقعیتی که باشد، با این علم برخورد دارد اما
شرایط و موقعیتهای متفاوت منجر به پیدایش نظریات و مکاتبی در علم اقتصاد شد و آنچه
که در جامعهی نا شناخته شده و جاری است ، علم اقتصاد است که دین مبین اسلام منشأ
آن میباشد و به نام اقتصاد اسلامی معروف است.
در
علم اقتصاد اسلامی، علاوه بر آنچه که دین و کلام خدا، قرآن دربارهی اقتصاد به
ارمغان آورده انسانهای والا مقام و معصومی نیز بودهاند که نه تنها از بعد اقتصادی
، بلکه همه ی جوانب زندگی آنها اسوه و نمونه بوده و نه تنها برای مسلمانان، بلکه
برای انسانهای دیگر جوامع نیز اثر گذار بوده است. سیره ای ائمه اطهار (ع) در موضوع
اقتصاد، همواره بهترین الگوسازی بوده و اثر بخشی خود را داشته است.
3- سخاوت و
انفاق نه خساست و بخل ورزی:
جود
و سخاوت از فضایل مهم اخلاقی است و هر اندازه بخل و خساست که باشد نشانهی ضعف
ایمان و فقدان شخصیت والای انسانی است. انفاق اموال در راه خدا، ایثار اموال و جانها،
انفاق ازآنچه که خود به آن نیازداریم و یا دوست داریم از تعبیراتی است که در قرآن
کریم آمده و آن را در زندگی گهربار امام حسین (علیه السلام) به عمل می بینیم و امام مظلوم، اسوهی سخاوت
و بخشش بود. روایت شده که ابوهشام قناد از بصره برای امام کالا میآورد و آن حضرت از
جای برنخاسته همه را به مردم می بخشید. همچنین ابن عساکر روایت کرد که: گدایی میان کوچههای مدینه قدم بر می
داشت تا به در خانهی امام رسید. در را کوبید و این چنین سرود: نا امید بر می گردد
و امروز آن کسی که به تو امید وار باشد و حلقه ی در خانه ی تو را حرکت دهد. تو
صاحب جود و معدن بخششی و پدرت کشندهی فاسقان بود. امام مشغول نماز بود و نماز را
زود به جای آورد. بیرون آمده و در سیمای اعرابی اثر تنگدستی را مشاهده کرد. برگشت
و قنبر را صدا زد. قنبر جواب داد: لبیک یا بن رسول الله فرمود: از پول مخارج ما
چقدر مانده است؟ عرض کرد: دویست درهم که فرمودید در بین اهل بیت تقسیم کنم. فرمود:
آن را بیاور کسی آمده که از آنها به این پول سزاوارتر است . اعرابی پولها را گرفت
و رفت در حالی که میگفت: خداوند داناتر است به این که رسالت خویش را نزد چه کسی
قرار دهد.
4- مرد
مداری، نه خودپرستی:
امام
حسین (علیه السلام) در نزد مردم بسیار محترم بود. زمانی که ایشان با امام حسن(علیه
السلام) برادر گرامیشان پیاده به حج می رفتند، تمام رجال و شیوخ صحابه که با آنها
بودند به احترامشان از مراکب پیاده میشدند و پیاده میرفتند. این احترام امام در
نفوس نه برای آن بود که کاخ مجلل داشت یا مرکبهای سواری او گران قیمت بود یا غلامان
و سربازان پیشاپیش یا دنبال مرکب او میرفتند یا اینکه مسجد پیامبر را برای او
خلوت مینمودند و راه ها را در مواقع آمد و شد او بر مردم میبستند، نه! برای هیچ
یک از این ها نبود، حسین با مردم زندگی میکرد و از مردم جدا نبود. در نهایت سادگی
و تواضع بود. با مردم نشست و برخاست و آمدو شد داشت و با فقرا معاشرت میکرد.
5- عدالت
گستری نه حق ستیزی :
در
زمان حکومت معاویه، کاروانی از یمن که حاصل مقدادی از بیت المال بود، از حرایق
مدینه رهسپار دمشق بود. امام حسین(علیه السلام) آن را ضبط و در میان مستمندان بنی
هاشم و دیگران تقسیم کرد. آن گاه به معاویه نوشت ،کاروانی از اینجا عبور می کرد که
حاصل اموال و پارچه ها و عطریاتی برای تو بود تا آنها را به خزانه دمشق سرازیر کنی
و به خویشانت که تا کنون شکمها و جیبهای خود را از بیت المال پر کردهاند، ببخشی
من نیاز به آن اموال داشتم و آنها را ضبط کردم. حضرت با این اقدام، خود را ولی
امور و صاحب اختیار بیت المال دانست.
منابع:
1- ماهنامه فرهنگی- اجتماعی آشنات/سال بیست و دوم/ شماره
168/اردیبهشت 1390
2- www.erfan.ir
3- پرتوی از عظمت امام حسین(علیه السلام)ص صفحه 178/به نقل از
سمعو المعنی